برای ضحی جونم به مناسبت روزدختر!
دختر نازم یکی یک دونه ی من روزت مبارک!
خداوند لب خند زد دختر آفریده شد ! دخترم ل بخند خدا،برکت خونه ما روزت مبارک ...
نویسنده :
مامان ضحی
22:38
سرما خوردگی
عزیز دل مامانی وبابایی چند روزی هست که سرماخورده دوشب تب داشت دختر نازم اما حالا بهتر شده فداش شم ...
نویسنده :
مامان ضحی
14:52
چهار دست پا رفتن!
من حدود یک هفته هست که چهار دست وپا رفتن رویاد گرفتم قبلا هم میرفتم اما بین راه تبدیلش میکردم به سینه خیز رفتن آخه عجله داشتم خودم روبه جایی که میخوام برسونم اما حالا دیگه تو چهار دست وپا رفتن ماهر شدم ...
نویسنده :
مامان ضحی
14:43
شیطون بلا!!
سلام من هر روز شیطونیام بیشتر میشه وقتی بیدارم مامانی وبابایی همه ی حواسشون باید به من باشه چون یه ل حظه هم آروم نمیشینم حالا کم کم دارم خودم رو برای واستادن آماده میکنم دیروز برای اول ین بار روروکم روگرفتم وخودم بلند شدم واستادم حالا دیگه این کار رویاد گرفتم و دوست دارم همش وایسم ...
نویسنده :
مامان ضحی
10:34
ضحی وقتی ازسینه خیزرفتن خسته میشه!!
دخترم شیرین تر ازشهد عسل!
دخترم شیرین تر از شهد عسل دخترم صدشعرنویکصد غزل دخترم زیباترین رنگین کمان آفتاب روشن این آسما ن دخترم یک عالمه مهر ووفا پرترین پیمانه ی جود وسخا دخترم گلدان گلهای بهار دانه ی یاقوت زیبای انار دخترم بر دردبی درمان دوا یک ملک درظاهری انسان نما دخترم الماس انگشتر نشین شاهکاری نیست زیباتر ازاین دخترم یک قبله تصویر دعا محرم الاسرارتقدیرخدا دخترم پیغمبر فرزانگی محرم ودرمانگر مستانگی...
نویسنده :
مامان ضحی
21:12
کارهای جدیدی که یاد گرفتم!
سلام من تا پایان هفت ماهگی خیلی کارها رو یادگرفتم انجام بدم وخییییلی شیطون شدم وبعداز سینه خیز رفتن حالا دیگه کم کم دارم چهار دست وپا رفتن رویاد میگیرم وتا دوقدم میتونم چهار دست وپا برم وقتی سینه خیزمیرم هرجا که بخوام بلندمیشم ومیشینم یا لم میدم روی دستم یاد گرفتم بوس کنم با دستم اشاره میکنم بعضی ازکلمات رویک یاچند بار گفتم به به روچند بار تکرار کردم اک رودومرتبه پشت هم گفتم حالا مامان،بابا ، دد ون ن روراحت میگم ! ...
نویسنده :
مامان ضحی
15:08